به وبلاگ خودتون خوش اومدین

داستان غم انگیزه عاشقانه 

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.

مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. 20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه تعجب کردند. مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم"

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

داستان  غم انگیز آن سوی پنجره

در بیمارستانی ، دو مرد بیمار در یک اتاق بستری بودند . یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش بنشیند . تخت او در کنار تنها پنجره اتاق بود . اما بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد . آن ها ساعت ها با یکدیگر صحبت می کردند ؛ از همسر ، خانواده ، خانه ، سربازی یا تعطیلاتشان با هم حرف می زدند .

هر روز بعد از ظهر ، بیماری که تختش کنار پنجره بود ، می نشست و تمام چیزهایی که بیرون از پنجره می دید ، برای هم اتاقیش توصیف می کرد .بیمار دیگر در مدت این یک ساعت ، با شنیدن حال و هوای دنیای بیرون ، روحی تازه می گرفت .

مرد کنار پنجره از پارکی که پنجره رو به آن باز می شد می گفت . این پارک دریاچه زیبایی داشت . مرغابی ها و قو ها در دریاچه شنا می کردند و کودکان با قایق های تفریحی شان در آب سرگرم بودند . درختان کهن منظره زیبایی به آن جا بخشیده بودند و تصویری زیبا از شهر در افق دور دست دیده می شد. مرد دیگر که نمی توانست آن ها را ببیند چشمانش را می بست و این مناظر را در ذهن خود مجسم می کرد و احساس زندگی می کرد. روز ها و هفته ها سپری شد .

یک روز صبح ، پرستاری که برای حمام کردن آن ها آب آورده بود ، جسم بیجان مرد کنار پنجره را دید که در خواب و با کمال آرامش از دنیا رفته بود . پرستار بسیار ناراحت شد و از مستخدمان بیمارستان خواست که آن مرد را از اتاق خارج کنند .

مرد دیگر تقاضا کرد که او را به تخت کنار پنجره منتقل کنند . پرستار این کار را برایش انجام داد و پس از اطمینان از راحتی مرد ، اتاق را ترک کرد . آن مرد به آرامی و با درد بسیار ، خود را به سمت پنجره کشاند تا اولین نگاهش را به دنیای بیرون از پنجره بیاندازد . حالا دیگر او می توانست زیبایی های بیرون را با چشمان خودش ببیند. هنگامی که از پنجره به بیرون نگاه کرد ، در کمال تعجب با یک دیوار بلند آجری مواجه شد.

مرد پرستار را صدا زد و پرسید که چه چیزی هم اتاقیش را وادار می کرده چنین مناظر دل انگیزی را برای او توصیف کند ؟

پرستار پاسخ داد : شاید او می خواسته به تو قوت قلب بدهد . چون آن مرد اصلأ نابینا بود و حتی نمی توانست این دیوار را ببیند.

تصویرمتحرک از برخورد شدید.

بچه تازه به دنیا اومده و از بیمارستان آوردیم خونه خوابیده ، فامیلمون اومده میگه آخی خوابه ؟؟؟ میگم پَ نَ پَ زدیمش تو شارژ ! دکترا گفتن 7 – 8 ساعت اول خوب بزارین شارژ بشه بعد ازش استفاده کنین وگرنه خوب گریه نمیکنه !

نشستم دارم به خلقت عجیب هسته زرد آلو نگاه میکنم گودزیلای خونمون اومده میگه بد بخت زرد آلو نخورده به هستش نگاه میکنه ارزو میکنه زرد آلو شه.
من دیگه حرفی ندارم:|

امروز گفتم لاک پشتمونو بذارم یه کم راه بره میبنم دم گاز وایساده خیره شده به تصویرش.
من:چیکار میکنی لاکی؟
لاکی:از دیدن پوست خودم حیرت میکنم و فکر میکنم دارم رویا میبینم!

فکرشو بکن ، یکی دغدغه زندگی دخترا رنگ ناخوناشونه !
اونوقت من میخوام برم بیرون فقط چک میکنم، خشتکم پاره نباشه یوقت !

میگن ورزش دشمن سلامتیه راسته

امروز رفتیم فوتبال یه توپ خورد تو سرم گردنم بد جور درد میکنه یکی خورد ... حالا بگذریم یکی با لگد زد تو پام کبود شد یکی زد زیر پام دستم پیچ خورد

بخدا سیگار بکشم بیشتر عمر میکنم

قاضی : تو متهم هستی که مادر زنتو با چکش کشتی
یکی از حضار : کصــافطط آغشال...
قاضی: تو متهم هستی که زنتو هم با چکش کشتی
همون حضار: کصافطط...
قاضی: آقا جان تو کی هستی که همش فحش میدی؟؟!
همون طرف: قربان من همسایشون هستم،2 ساله که بهش میگم چکش داری؟
میگـــه: نـــــه

ارتباطات تو? ا?ران ا?نجور?ه که به طرف ا?م?ل م?زن? بعد با?د
اساماس بفرست? ا?م?لتو چک کن بعد با?د زنگ بزن? بگ? اساماساتو
چک کن !!!

دیروز داشتم میرفتم باشگاه هوا هم حسابی سرد بود مامانم ازم پرسید کجا میری(طبق معمول) گفتم میرم باشگاه.
گفت نمی خواد بری باشگاه هوا سرده برو حیاط رو جارو کن.
خدا وکیلی این مامانه که من دارم...
من سر راهی نیستم آیا....مامانه دلسوزه داریما

زنه میره نجاری میگه: آقا یه کمد بساز برام . یارو یه کمد میسازه.
زنه دو روز بعد میاد میگه: اتوبوس که رد میشه کمده میلرزه!
نجاره میگه چرا مزخرف میگی اتوبوس چه صیغه ایه؟؟؟
خلاصه میاد پیچ میچاشو محکمتر میکنه و میره
دوباره فرداش زنه میاد میگه:اتوبوس رد میشه کمد میلرزه ...
اینم میگه :
بابا برای یه کمد پدر مارو در آوردی. اصن من میرم تو کمد میشینم اتوبوس رد شه ببینیم چیه

دقت کردین وقتی داری تلفن صحبت میکنی هیچی به ذهنت نمیرسه ولی وقتی میگی خدافظ تازه تمام حرفات یادت میاد ؟!

دیروز رفتم مغازه صاحبش نبود وانجا یکدختر ایستاده بود میگم ببخشید صاحب مغازه کجا رفتن؟
برگشته میگه برو گمشو من میخوام درس بخوانم باید ادامه تحصیل بدم ...هاج وواج موندم بعد دو دقیقه میگه:ناراحت نشدی که؟؟؟ خو ببین باید با خانوادت میومدی منم حق دارم به دل نگیریا.
واقعا باید با ایننا چکار کرد

من وقتی چهار سالم بود؛
از جلو دبیرستانا دخترانه که رد میشدم دخترا برام غش میکردن!
البته الانم اگه رد میشم غش میکننآ، ولی از خنده!!

بچه ها دیشب خیلی باحال بود داشتم تلوزیون میدیدم بعد یهو دیدم بابامو داداشم تو اشپزخونه افتادن به جون ی چیز بعد دو دیقه دیدم داداشم دلشو گرفته داره ازخنده میترکه گفتم چی شده گفت بابا میخواست با گوشت کوب ی سوسک و بکشه حالا فک کنید همون شب ابگوشتم داشتیم@

  این پیغام کاملا جدیه. باور کنید. منم اول قبول نداشتم مشقامو خوب نوشتم بابام بهم عیدی داد یه توپ قلقلی داد...
هه هه هه

د?شب ساعت 2نصفه شب هندزفر? تو گوشم بود جلو تلویزیون دراز کش?ده بودم ت? و? هم روشن بود و ?ه دستم رو ولوم گوش?م بود ?ه دستم رو ولوم تلویزیون. چراغارو خاموش کردم چشمارو بستم و به جای ا?نکه صدا? گوشی رو ز?اد کنم صدا? تلویزیونو تا ته بردم با? یهو برقا روشن شد.
د?دم اعضا? خونواده به ترت?ب با و?نچستر و شلنگ و کفگ?ر با? سرم وا?ستادن.
عاشق بابامم که ه?چ? بهم نگفت فقط با لگد زد تو گوشم !!!

مردان از دو نوع خارج نیستند;
یا روی سرشان خالیست ، یا توی سرشان !

رفتم یه مغازه لوازم ورزشی گفتم ببخشید اقا کش دارید؟؟؟
گفت:کش ورزشی؟؟؟؟؟
گفتم: پ ن پ کش شلوار
یکم نگام کرد خندید رفت واسم اورد
گفتم این کش ورزشیه؟؟؟

اصلن زن ساخته شده واسه
0
0
0
ناز کردن، گیر دادن، غر زدن، حسادت کردن، دوس
داشته شدن و
گاهى هم لج کردن !
اصن دلش میخاد…
به تو چه؟؟

اگه دقتی که تو نوشتن اس ام اس میکنم
و تو درس خوندن کرده بودم
الان قانون نسبیت انیشتن رو من کشف کرده بودم!

با داداشم داشتیم ناهار کالباس میخوردیم بهش گفتم : احمد برو یه چیزی بخر این کالباس لامصب بره پایین !
آقا رفته یه پاکت شیر با طعم طالبی خریده !!!
...........................................................
آخه حماقت تا کجا !؟
کالباس+شیر(با طعم طالبی)=ناهار دلچسب

شما هم وقتی کامپیوتر تون هنگ میکنه
با اعصاب خوردی دارید دکمه پاور کامپیوترتون رو نگه میدارید
حس خفه کردن بهتون دس میده؟؟

احسنت به فهم و شعور صاحب این منزل (عکس)

پایگاه اطلاع رسانی هالیوود در یک شوخی با ستارگان هالیوود، آنها را با شخصیتهای کارتونی مقایسه کرده است.

دیزنی پیش از این از مدلهای زنده برای شخصیت‌پردازی انیمیشن های معروف خود استفاده کرده است؛ ولی برخی از شخصیتهای دیزنی نه تنها برگرفته از شخصیتهای انسانی نیست بلکه در اینجا ستارگان هستند که به آنها شباهت دارند.موارد جالب آن را در زیر مشاهده کنید.

شیلو و توییتی 

جاستین بیبر و پیتر پن

ویکتوریا (بازیگر گرگ و میش) و پرنس مریدا(انیمیشن شجاع)

ادوارد (بازیگر گرگ و میش)   و بیست(انیمیشن دیو و دلبر)

مایکل فاسبندر و بروس کوسه (انیمیشن نمو)

گری باسی و هیدز(انیمیشن هرکول)

هاوارد استرن و کاپیتان هوک

دان چیدل و الکس(ماداگاسکار)

میشل ویلیامز و تینکر بل

گلیانا و ای تی

برگرفته ازسایت تکناز